شستشوی مغزی چیست و چه نشانه هایی دارد؟ برای تغییر دادن افکار دیگران نیازی به جادو یا هیپنوتیزم نیست. دسته ای از تکنیک های ساده وجود دارد که افراد می توانند از آن ها استفاده کنند تا دیگران را به انجام یا فکر کردن به آن چه که می خواهند، وادار سازند. به همین دلیل مهم است که در این بازی، آگاهی کامل داشته باشید.
در این مطلب قصد داریم به شما کمک کنیم تا از این تکنیک ها دور بمانید و افکار شخصی خود را داشته باشید. بنابراین ما لیستی از برنامه های مختلف شستشوی مغزی را با شما به اشتراک می گذاریم. نکات زیر را با دقت مطالعه کنید تا بتوانید در مقابل شستشوی مغزی مقاومت داشته و ثبات فکری خود را حفظ نمایید.
نشانه های هشدار شستشوی مغزی
1. بزرگ کردن رسانه ای برخی موضوعات کم اهمیت برای شستشوی مغزی
وقتی که رسانه های بیگانه بیش از حد به ورزش، سرگرمی، عرفان یا چیزهایی که مردم می توانند بدون آن ها زندگی کنند، توجه می کنند؛ در نظر داشته باشید که این ممکن است عمدی باشد. این ممکن است برای منحرف کردن توجه مردم از موضوعات جدی و بحث برانگیز مانند سیاست، اقتصاد، روانشناسی و … باشد.
2. با ترس های شما بیش از حد بازی شود
وقتی مردم درگیر مشکلاتی همچون خشونت و حمله می شوند، باید دنبال راه حل های مناسب باشند. به طور مثال وقتی که کشور های بیگانه به حقوق مردم تجاوز می کند، مردم متقاعد می شوند که باید با ترس های بزرگ خود مقابله کنند و از شر این مشکل ضروری خلاص شوند. در برخی موارد شدید، انجام این کار می تواند مانند مواردی که در مورد قبلی به آن اشاره کردیم، مردم را از مسائل بزرگتر و جدی تر دور کند.
3. برای شستشوی مغزی ایده های غیر قانونی کم کم عملی می شوند
چیزی به اسم فارغ التحصیلی وجود دارد، توجه داشته باشید که ما در مورد پیشرفت در مدرسه صحبت نمی کنیم. در این روش بخشی از ایده خود را به مخاطب می گویید، به محض اینکه او را درگیر مسائل کردید، کم کم و به آرامی کل ایده را معرفی می کنید، تا اینکه ایده شما به طور کامل پذیرفته شود. به طور مثال ممکن است قانون جدیدی همراه با نقاط ضعف اجرا شود، ولی با گذشت زمان آن ایده کامل می شود و مخالفت های اولیه رفته رفته، با موافقیت و پذیرش همراه می شوند.
4. برای شستشوی مغزی با شما مثل یک کودک رفتار می شود تا راحت تر تحت کنترل دربیایید
یکی از روش های کنترل افراد، صحبت به صورتی است که گویی کودک هستند. در این نوع گفتگو از مجازات و پاداش ها استفاده می شود و از مسائل به صورت صفر و یک یا سیاه و سفید صحبت می شود و به این شکل همه چیز پیچیده به نظر خواهد رسید. در این شرایط درک مسائل سخت به نظر رسیده و این سختی درک، باعث می شود که بدون تفکر آن ها را بپذیریم.
5. تلاش برای این که فکر کنید در احساسات خود تنها هستید
بیایید به فیلم ها یا تبلیغاتی که بخشی از خاطرات کودکی شما و افراد دیگر هستند، نگاهی بیندازیم. توجه داشته باشید که شخصیت ها نمایانگر یک چیز مهم در جامعه ما هستند. ممکن است شما باور داشته باشید که به دلیل لذت بردن از موضوعی خاص و مسئله ای به ظاهر عجیب، شما هم عجیب هستید. این در حالی است که همه حق دارند نظرات خود را داشته باشند و نباید بابت آن مواخذه شوند.
6. احساساتتان بیش از حد متمرکز می شوند
انتخاب خود را داشته باشید. اینکه مردم احساس کنند خاص هستند یا دوست داشتنی، یا اینکه آن ها فکر کنند کمتر خاص و کمی دوست داشتنی هستند، مهم نیست. همه ی افراد دوست دارند شاد و آزاد باشند و برای دستیابی به آن باید کارهایی انجام دهند. به طور مثال به مردم می گویید برای دریافت یک شغل نیاز به مدرک تحصیلی یا یک مجوز مشخص دارند و آن ها از نظر اخلاقی موظف به داشتن موارد ذکر شده هستند و این باعث می شود که آن ها از اهداف و علایق خود فاصله گرفته و تبدیل به چیزی شوند که از آن ها خواسته شده است.
7. برای شستشوی مغزی با شما طوری رفتار می شود که در مورد کوچک ترین مسائل احساس گناه کنید
مادر و پدرها همیشه از این روش استفاده می کنند. وقتی که شما یک گناهی را انجام داده اید، کارهای بد دیگری را که انجام داده اید، مطرح خواهند کرد؛ حتی اگر آن چه اتفاق افتاده مربوط به گذشته باشد. حتی اگر شما در حال حاضر در حال لذت بردن از چیزی هستید، اغلب مردم باعث می شوند که احساس بدی نسبت به چیزی که در حال حاضر مهم نیست، داشته باشید.
8. در مقابل شما طوری عمل می شود که گویی شما را بهتر از خودتان می شناسند
سال های زیادی است که علم پیشرفت کرده و در مورد بدن انسان اطلاعات زیادی در دسترس است. در صورتی که این اطلاعات به شکل غیر اصولی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند بسیار خطرناک باشد. اگر کسی بتواند شما را متقاعد کند که چیزی بیشتر از شما می داند، ممکن است بتواند شما را در تصمیم گیری ها کنترل کند.
9. شما مجبور هستید در این دنیا تنها باشید
این گزینه کمی جدی تر از تاکتیک های معمول است. برای در دست داشتن طعمه خود، فرد را از هر کس که می تواند به وی کمک کند، دور می کنند. اغلب فرقه ها این کار را انجام می دهند، به طور مثال مردم را از عزیزان خود برای جلوگیری از دستیابی آن ها به جامعه دور نگه می دارند. همچنین در سراسر جهان از سلول های انفرادی برای زندانیان استفاده می کنند. آن ها با این روش زندانی را از دیگر زندانی ها دور نگه می دارند و از آن به عنوان یک مجازات جدی استفاده می کنند و زندانی از خدمات آموزشی و درمانی که زندانی های دیگر از آن بهره می برند، بی بهره می ماند.
چگونه می توانید افکار خود را از دسترس دیگران دور نگه دارید؟
ما به شما هشدار داده ایم که از روش های تغییر افکار آگاه باشید، اما اگر می خواهید ذهن خود را ایمن نگه دارید، با کمک ما شروع کنید. در ابتدا باید تمامی افرادی که شما را می شناسند را عادت دهید که حق فکر کردن شخصی و متکی بر خود را دارید. همیشه هنگام صحبت کردن کلمات خود را محکم ادا کنید. از افرادی که فکر می کنند احساس کنترل بیشتری دارند، دوری کنید. مونولوگ های طولانی را نادیده بگیرید. هر زمان که لازم باشد از داشتن ارتباط با افرادی که احترام شما را حفظ نمی کنند یا باعث می شوند خود را سرزنش کنید، خودداری کنید.
وقتی که افراد سعی می کنند از افکار شما آگاه شوند، از او بپرسید آیا من در این مورد چیزی گفته ام؟ بحث را خاتمه دهید. حقوق قانونی خود را بشناسید و وقتی مردم سعی می کنند روش زندگی و افکار خود را به شما تحمیل کنند، آن ها را روشن کنید. در مورد دنیای اطراف خود آگاه باشید و همیشه هنگام تصمیم گیری گزینه ی دوم را نیز روی میز داشته باشید. یاد بگیرید که در بعضی موارد نه بگویید. راه های دیگری که احساس می کنید مردم برای کنترل افکار دیگران استفاده می کنند چیست؟ لطفا نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
منبع: brightside