سهم زنان در اشتغال چقدر است؟ استفاده از زنان بهعنوان نیروی کار هزاران سال دیرینگی دارد، اکثر آنها در کشتزار ها کار میکردند یا به عنوان فروشنده دوره گرد مشغول به کار میشدند.
فروشندگی زنان در دوران باستان در جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای مرکزی مرسوم بوده است. تا قرن 17 و 18 میلادی شرایط برای کار زنان تقریبا بدون تغییر باقی میماند و پس از این زمان است که افراد می فهمند زنان هم میتوانند در صورت داشتن تحصیلات، سودمند واقع شوند.
در جریان انقلاب صنعتی در اروپا زنان بیشتر از گذشته مجال یافتند در مرکز های کاری ظهور پیدا کنند و البته این ظهور به معنای پذیرش نقش زنان در جامعه یا برقراری عدالت نبوده است. میتوان گفت این کار به دلیل ارزانتر و کمتر بودن اجرت زنانی بوده است که در کارخانهها مشغول به کار میشدند. کارفرمایان به خاطر به دست آوردن سود بیشتر از زنان در کارخانهها و کارگاههای خود استفاده میکردند.
شاغل بودن زنان دغدغهها و مشکلات خاص خود را برای جامعه و مخصوصا در جامعه ما برای مردانی که زنان شاغل دارند ایجاد کرده است. اغلب مردان که همسران شاغلی دارند از روابط زناشویی خود ناراضی هستند. نگهداری و تربیت فرزند کم کم از مادر به مهدهای کودک و فامیل درجه اول مانند مادربزرگ و پدربزرگها واگذار میشود و حتی رسیدگی به امور همسرداری و منزل کمی دشوارتر میشود.البته در کنار این مشکلات فوایدی هم وجود دارد. مثلا زنانی که بیرون از خانه شاغل هستند و درآمدی دارند نسبت به سایر زنان از اعتماد به نفس بالاتری برخوردارند و مستقلتر هستند و در تصمیمگیریها بهتر عمل میکنند.
تفاوت زنان خانه دار و شاغل
زنانی که خانهدار هستند و به امور منزل و تربیت فرزندان میپردازند در مقایسه با زنان شاغل بیشتر دچار اختلالات روانی و افسردگی و.. قرار میگیرند و از لحاظ جسمی زودتر دچار بیماری و مشکلات فیزیکی قرار میشوند.کار کردن در بیرون از منزل یک حس رضایت و مفید بودن به خانمها میدهد. میدانند که خودشان همواره میتوانند حامی خودشان باشند. وقتی یک زن در یک شغل پاره وقت و ساعات کاری مناسب کار مورد علاقه خودش را انجام دهد در نتیجه به نیازهای همسر و فرزندانش راحتتر پاسخ میدهد و دغدغه و سردرگمی آن به عنوان یک همسر و مادر و یک زن شاغل کمتر خواهد بود و با آرامش بیشتر به هر سه نقش خود میپردازد.
تاثیر اشتغال زنان
خانمهایی که سطح درآمد متوسط یا بالایی دارند میتوانند از امکانات مالیشان برای بردن کودکان خود به مهد کودک استفاده کننده به این تربیت بخشی از کمبود نبود خود را با امکانات این چنینی جبران کنند. در ضمن نباید فراموش کرد کودکانی که مادران شاغل دارند چون در محیطهایی مانند مهد کودک قرار میگیرند و با سایر افراد در ارتباط هستند از استقلال بیشتری برخوردار بوده و روابط اجتماعی بهتری پیدا میکنند.
در صورتی که همسر از شغل زن رضایت داشته باشد و این بینش را داشته باشد که میتواند در خانه به همسر خود کمک کند هر دو طرف رضایت زناشویی بیشتری خواهند داشت عدم همکاری همسر در کار خانه و تربیت فرزندان باعث خستگی و سردرگمی خانمها هم در خانه و هم در بیرون از خانه میشود حتی ممکن است باعث شکست وی در هر دو نقش شود. این نارضایتی زناشویی باعث ایجاد فضایی نا امن و مشوش برای فرزندان شده و آنها را پرخاشگر میکند. اگر زن شغلی داشته باشد که از لحاظ درآمد و اجتماع بالا باشد در اغلب موارد رضایت زناشویی را بالا میبرد. در ادامه در این مقاله از سایت چند و چون با میزان سهم زنان در اشتغال در ایران و چالش های آن آشنا خواهید شد.
سهم زنان در اشتغال
این روزها تعریف های جدیدی درمورد حقوق و عدالت اجتماعی بیان شده و در کل باعث شده در کشورهای توسعهیافته نزدیک به 50 درصد از نیروهای کار را زنان شامل شوند. دختران نوجوان در آزمون گواهی عمومی آموزش ثانوی که در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی گرفته میشود نسبت به پسرها عملکرد بهتری دارند. علی الخصوص در زبان و ریاضی که همین تفاوت در عملکرد میتواند روی سهم زنان در اشتغال و کارایی زنان تاثیر گذار باشد.
مخصوصا اگر سیستمهای استخدامی به صورت حرفهای و شایستهسالاری پیش بروند. از هر سه خانمی که درسش تمام میشود یک نفر در علوم مربوط به سلامت، پزشکی، درمان و آموزش تحصیل کرده و این رقم برای مردان از هر 11 نفر یک نفر است. درباره تحصیل در رشتههای مربوط به مالی و حسابداری از هر پنج نفر خانمی که درسش به اتمام می رسد یک نفر در این رشتهها تحصیل کرده است. از طرفی زنان 4 درصد در موضوع های مربوط به کارآفرینی حاضرند که این سهم برای مردان 9 درصد است. سهم زنان در اشتغال در حال افزایش است، ولی هم اکنون نسبت به مردان بسیار کمتر است.
چالشهای سهم زنان در اشتغال
مسأله پرداخت کمتر، از جمله چالشهای مهمی است که هم اکنون در برخی جوامع در رابطه با سهم زنان در اشتغال مورد توجه است. مردها به طور متوسط 20 درصد درخواست میزان حقوق بیشتری از زنان دارند. در انگلستان زنان در طول یک دوره کاری از 18 تا 55 سال نسبت به مردان حدود 361 هزار یورو کمتر حقوق می گیرند. یکی از چالشهای دیگری که بر سر سهم زنان در اشتغال وجود دارد اشتغال آنها در مشاغل پارهوقت است که تا دو برابر بیشتر از مردان است.
موضوع سهم زنان در اشتغال در جوامع درحال توسعه با چالشهایی بسیار بیشتر همراه است و موضوع پرداخت کمتر در این کشورها بسیار قابلتوجهتر است. هر چه عدالت اجتماعی و آگاهی جامعه نسبت به حقوق زنان بیشتر باشد، شرایط حضور اجتماعی زنان در محیطهای کاری آسان تر می شود. وجود نگاه سلطهگری نسبت به زنان همواره موجب شده آنها در محیطهای کاری وضعیت مناسبی نداشته باشند. در سالهای اخیر جنبشها و افزایش آگاهی مردم نسبتا به درک حقوق زنان باعث شده شرایط برای حضور اجتماعی و سهم زنان در اشتغال تا حدودی بهتر شود، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب زمان زیادی باقی است.
مشاهده نتایج آمارگیری نیروی كار سال 1394 بیانگر این است که زنان همچنان در وضعیت خوبی از اشتغال قرار ندارند. برپایه نتایج این طرح در سال 1394، بررسی نرخ بیكاری نشان می دهد که 11درصد از جمعیت فعال، بیكار بودهاند و نرخ بیكاری در بین زنان نسبت به مردان بیشتر بوده است. در ضمن، نتایج نشانگر این است که نرخ مشاركت اقتصادی در بین زنان نسبت به مردان و در نقطه های شهری نسبت به نقاط روستایی كمتر بوده است. در تحلیل نرخ بیكاری دو گروه 24 – 15 و 29 – 15 ساله نیز دیده میشود كه میزان بیكاری زنان نسبت به مردان بیشتر می باشد.
شاخصهای نیروی كار به تفكیك جنس در سال 1394
این آمار در موقعیتی از نرخ بالای بیكاری زنان حكم می کند كه تعداد زنان سرپرست خانوار نیزدر حال افزایش است. تغییرات سریع اجتماعی مانند روند فزاینده طلاق، آمارهایی كه از تجرد قطعی دختران خبر میدهند، بیشتر بودن مرگ و میر مردان و كسب استقلال دختران برای زندگی، همه نشان از آن است که بخش زیادی از جمعیت خانوارهای ایرانی را زنان سرپرست خانوار تشكیل میدهند كه ضروری است برای اشتغال و معیشت آنها چاره ای اندیشید. چنانچه وزیر كشور در آماری كه 17 خرداد 1395 از وضعیت آسیبهای اجتماعی در مجلس اعلام میكرد گفت 2.5 میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور زندگی می کنند.
آمارگیرى نیروى كار زنان ایران در سال ١٣٩٢
بر اساس دادههاى آمارگیرى نیروى كار ایران در سال ١٣٩٢ زنان كشور براى مشاركت در عرصه هاى اقتصادى با این شرایط روبرو هستند:
-50 درصد از زنان شاغل در بخش غیر رسمى مشغول به کارند.
-زنان كارگر عمدتا در بنگاههاى اقتصادى كوچك و غیررسمى كار مىكنند
-زنان بیش از ٦٥ درصد از كاركنان بی دستمزد راشامل می شوند.
-بیش از نیمى از زنان بیكار بیش از یكسال درپی كار بودهاند.
-یك چهارم زنان شاغل مستقل هستند.
-حدود به یك سوم زنان شاغل حقوق بگیر بخش خصوصى اند.
-فقط ١درصد از زنان شاغل به عنوان كارفرما به كار اشتغال دارند.
-نیمى از زنان باسواد دانشگاهى كه در پى كار هستند، به کاری دست نیافتهاند.
سهم زنان در اشتغال در كشورهای جهان
اما شرایط سهم زنان در اشتغال در كشورهای دیگر چطور است؟ نگاهی به آمارهایی كه معاونت امور زنان و خانواده از وضعیت سهم زنان در اشتغال در كشورهای دیگر و قیاس آنها با هم انجام داده، نشان میدهد. بر اساس گزارش سال 2013 توسعه انسانی سازمان ملل، در سال 2011 در 18 کشور از مجموع کشور، درصد زنان فعال اقتصادی کمتر از 30 درصد می باشد که آنها شامل کشورهایی چون لبنان، ایران، عمان، ترکیه، تونس، الجزایر، اردن، عربستان، فلسطین، مصر، سوریه، مراکش، عراق، هند، پاکستان، موریتانیا، یمن و افغانستان می باشد. از جهت نسبت جنسیتیِ مشارکت اقتصادی هم کشورهایی چون سوریه، افغانستان، الجزایر و عراق و ایران (0.226) دارای شرایط بدی در سطح جهان هستند.